You are currently browsing the monthly archive for مِی 2009.

فیلم تبلیغاتی مهندس موسوی نیز امروز پخش شد. سوای از بازخوردهای متفاوتی که این فیلم در فضای مجازی داشته،  به نظر میرسد که فیلم تاثیر عمیقی در میان مردم کوچه و بازار داشته باشد و اتاق فکر و مشاوران مهندس به درستی جامعه هدف را نشانه رفته اند. تیم مهندس موسوی، احمدی نژاد را با اسلحه خودش خلع سلاح نمود. مشکلات اقتصادی و اجتماعی  بزرگترین چالشهایی اند که جامعه ایران بویژه طبقه کم درآمد که بخش عمده ای از این جامعه را تشکیل میدهد، گرفتار آنست. این فیلم مخاطب خود را در میان این طبقه جامعه می جسته است. طبقه ای که چهار سال پیش شهردار گمنام تهران را به ساختمان پاستور فرستاد. در کنار این، صداقت مهندس موسوی نیز که مردم، اینروزها، در برهوت جامعه دروغ زده ایران  تشنه آنند در صحنه هایی از فیلم، آنجا که جانباز آذری از میان جمعیت بر میخیزد و با صدای بلند از مهندس میخواهد که خاطره بخشیدن کفشهای خود به این جانباز را تعریف کند، به زیبایی به تصویر کشیده شده بود. در حالی که احمدی نژاد در فیلمش با بهره برداری از پیشرفت های علمی کشور نظیر پرتاب ماهواره امید که ثمره ده ها سال تلاش متخصصان ایرانی بوده، سعی در لاپوشانی مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور داشته ،صحنه هایی از فیلم موسوی به خوبی این معضلات را در پیش روی مخاطب قرار داد. گریه های زن شمالی که از فساد و اعتیاد در میان جوانان مینالید و مرد جوان موتور سواری که از ماجرای اخراجش از کار و بیکاری و بی عدالتی در شهرش گله میکرد پادزهری بودند بر نیشتری که شمقدری بر پیکر مخاطب زده بود.

به نظر میرسد حرکت بعدی تیم میرحسین در  شطرنج  انتخابات بخش دیگری از جامعه را همراه او سازد.  زنان، دانشجویان، هنرمندان و روشنفکران ، مخاطبان ویژه فیلم بعدی موسوی که احمدرضا درویش قرار است کارگردان آن باشد، خواهند بود. حرکت بعدی موسوی که رهنورد و خاتمی نقش آفرینان اصلی أن خواهند بود احمدی نژاد را مات خواهد کرد.

449340_orig

همایش«بیست هزارنفری» دانشجویان هوادار احمدی نژاد با حضور وي در ورزشگاه شهداي هفتم تير برگزار شد. تصاویر زیر خود گویای میزان دانشجویی بودن همایش مزبور است!


2_8803010867_L6006_8803010867_L60016_8803010867_L600447973_orig31444849

و تصویر آخر هم حکایت از سواد دانشجویان! هوادار دارد:

42

هرچه به انتخابات نزدیک تر میشویم بر کرامات محمود افزوده میشود. معجزه هزاره سوم، امروز در سمنان آخرین چشمه از نبوغش را عرضه کرد: قدرت ذهن خوانی!

او خطاب به مردمی که از تعجب فکهایشان آویزان مانده بود گفت: « امروز در ذهن سیاستمداران جهان، ملت ایران در تراز قدرت های بزرگ قرار دارد! »

2_8802301369_L600

امروز هدف اصلی در درجه اول، مختومه کردن ریاست جمهوری احمدی نژاد است. اگر در این هدف اشتراک نظر داریم باید در انتخابات شرکت کنیم و از میان موجودین، خیرالموجودین را برگزینیم.  هیچ کدام از گزینه ها ایده آل ما نیستند نه موسوی و نه کروبی چرا که اصلاحاتی که مطلوب ماست از جنس اصلاحاتی نیست که این آقایان بدنبال آنند اما از سوی دیگر نباید این انتظار را داشته باشیم که نظام به فردی خارج از حاکمیت حتی اجازه ورود به میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری بدهد چه برسد به اینکه اجازه تکیه زدن به پست مهم ریاست جمهوری را دهد. بنابراین باید پذیرفت که هر کاندیدایی که از فیلتر شورای نگهبان (بخوانید رهبر) بگذرد قطعا تغییرات بنیادینی را دنبال نخواهد کرد و حتی به آن باور نیز ندارد. بنابراین انتظار اینکه اصلاحات عمیق و تغییرات ساختاری نظام در کوتاه مدت عملیاتی شود انتظاری بیهوده است. اما به هر حال با انتخاب هر کدام از اصلاح طلبها فضا تا حدودی بازتر میشود و نفس کشیدن اندکی آسانتر. حال سوال اینست که از بین داوطلبین اصلاح طلب کدام را باید برگزید؟ به باور من از میان کروبی و موسوی هرکدام که زمام ریاست جمهوری را بدست گیرند، کشور با عقلانیت بیشتری مدیریت خواهد شد و دیگر شاهد لفاظی های زیانباری همانند آنچه در چهار سال گذشته از رییس دولت در مجامع جهانی دیدیم و شنیدیم نخواهیم بود. از دوستیهای بی ثمر و بعضا زیانبار با کشورهای دست چندم که دوستی و مراوده با آنها نه به اعتبار جهانی ما کمک میکند و نه به اقتصاد بی سر و سامانمان سامانی میدهد، خبری نخواهد بود. از هاله نور و خرافه پراکنی که دولت نهم نهادینه اش میکند، از زریبافان، سعیدلو، الهام و هاشمی ثمره که همه جا حاضرند و ناظر، اثری نخواهد بود. از دانشجوی ستاره دار از انکار هولوکاست و … در خبرها و از تریبونها نخواهیم خواند و شنید. از هو شدن و تمسخر نماینده کشور کهن ایران در مجامع بین المللی خونمان بجوش نخواهد آمد و …

ببینید که به برکت دولت نهم سطح توقعات و مطالباتمان به چه اندازه تنزل یافته است! دوران خاتمی را بیاد بیاورید و مطالبات دانشجویان و مردم را در آن زمان، مقایسه کنید با مطالبات امروزمان!

وقتی با خودم می اندیشم، شاخصه هایی در موسوی میبینم که از دید من در شرایط فعلی وی را سزاوارتر برای ریاست جمهوری میکند. اگرچه که باید از ایجاد تفرقه و درگیری میان هواداران این دو کاندیدای اصلاح طلب جلوگیری کرد اما بحث و مناظره هواداران  میتواند در کنار زدن ابرهای شک و تردید در تصمیم گیری موثر و سودمند باشد. در اینجا به طرح  برخی دلایل در ارجحیت موسوی بر کروبی می پردازم:

کروبی این روزها به ظاهر شمشیر را از رو بسته و انتقادات تندی را به سیستم حاکم وارد میکند، از بیانیه اش در مخالفت با اعدام کودکان گرفته تا مخالفت با دخالت بسیج در انتخابات؛ او حتی پا را فراتر نهاده و بدنبال  تغییر قانون اساسی است!  موسوی اما خیلی تند نمیرود،  از اصلاح طلبی معتدل و مبتنی بر آرمانهای انقلاب دفاع می کند و پای می فشرد بر اصول اولیه انقلاب. از حقوق شهروندی سخن می گوید و از کرامت انسان و اینکه  تا زمانی که ما توان اداره اقتصاد خود را نداشته باشیم نباید دم از مدیریت جهان بزنیم . درست است که موسوی در دوران نخست وزیریش اقتصاد را کوپنی کرد و دولتی؛ اما در زمان جنگ چاره ای غیر از مدیریت یکپارچه و هماهنگ و کنترل و نظارت شدید در همه بخش ها نیست. آنانی که دوران جنگ را بیاد می آورند میدانند که اگر چه مرغ و تخم مرغ و برنج و ده ها قلم کالا کوپنی بود اما این ضمانت وجود داشت که هر فرد ایرانی، شهری یا روستایی،  چشمانش لا اقل ماهی یکی دوبار رنگ مرغ و گوشت را میدید. آیا اینک در شرایط صلح و با در آمد افسانه ای نفت این اتفاق می افتد؟

کروبی اگرچه اینک مواضعش رادیکال تر است، اما بارها و بارها ثابت کرده است که باور عمیقی به اصلاحات ندارد. لوایح دوگانه مجلس ششم و ماجرای حکم حکومتی و نهایتا خارج کردن لوایح از دستور، آخرین میخی بود که شیخ اصلاحات بر تابوت اصلاحات کوبید. عدم همراهی با متحصنین مجلس شش، اصرار او بر کاندیداتوری و عدم اجماع،  چه در دوره قبل و چه این دوره، زمانی که خاتمی وارد میدان شد و در میدان ماندن کروبی میتوانست و میتواند به شکست اصلاحات منجر شود، نشان داد که کروبی فداکاری و گذشت، که لازمه کار جمعی است را ندارد. سخنان شعار گونه و تندش نیز هرگز عملی نیستند. نخست آنکه، اگر ایشان توان ممانعت از اعدام کودکان را داشت چرا حتی یک لایحه در دورانی که او  ریاست کانون قانون گزاری کشور را به عهده داشت در حمایت از کودکانی که در زیر سن قانونی به اعدام محکوم میشوند تصویب  نشد؟ ثانیا آیا تغییر قانون اساسی که کروبی قرار است پیگیرش باشد با ساختار کنونی قدرت و جایگاه ریاست جمهور در این ساختار، امکان پذیر و عملی است؟ به باور من کروبی در بهترین شرایط و به قول معروف اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم دست بدست هم دهند، به اندازه  خاتمی هم نخواهد توانست در جهت پیشبرد اصلاحات موفق باشد! چرا که جدای از عدم قاطعیت که شاید مهمترین ضعف خاتمی بود، شخصیت و منش بزرگوارانه او عامل رویکرد مردم به او بوده و خواهد بود. خاتمی به لحاظ ویژگی های فردیش توانست کمی منشا اثر باشد در حالی که کروبی فاقدآن صفات و ویژگی هاست. در بعد مدیریتی نیز سوء مدیریت او در دوران ریاستش بر بنیاد شهید بر کسانی که آن دوران را بیاد می آورند پوشیده نیست. از جمله سو‌ء مدیریت و استفاده ناصحیح از مسوولیت، در انتصاب همسرش، فاطمه کروبی که فاقد هرگونه تخصص در زمینه بهداشت و درمان بوده به ریاست مجهزترین بیمارستان دولتی آن زمان، یعنی بیمارستان خاتم الانبیاء تهران که  به بنیاد شهید تعلق داشته، نمود پیدا میکند.

اما از آن سو، موسوی وعده وعید رنگارنگ و شعارهای مردم پسند و شور آفرین که تاریخ مصرفشان در پایان انتخابات به پایان می رسد نمی دهد. به خطوط قرمز نظام باور دارد چرا که با اختیارات کنونی رییس جمهور عبور از این خطوط ممکن نیست. او اهل فریفتن مردم با شعارهای رنگارنگ نیست. به برابری زن و مرد اشاره میکند که در زندگی شخصی اش میتوان دید که به آن احترام گذاشته و باور دارد. قول تغییر قانون اساسی نمی دهد که میداند با این ساختار موجود، رییس جمهور توان انجام چنین کاری را ندارد. در مقابل بر آزادی رسانه، اندیشه و هنر تاکید میکند که خود هنرمند است اندیشمند و درک روشنی از این حوزه ها دارد و میداند که رییس جمهور ابزارهای قانونی لازم برای ایجاد فضای نسبتا باز در حوزه فکر و اندیشه را داراست. به لحاظ شخصیت فرهنگی و سیاسی بسیار به خاتمی شبیه تر است تا کروبی اما در کنار آن از قاطعیت لازم که میراث دوران مدیریت کشور در زمان جنگ است برخوردار می باشد. وعده های او در محدوده ای است که در توان یک رییس جمهور، آنگونه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تعریف شده، می باشد. در دوران نخست وزیرش هم نشان داد که مرد عمل است. مدیریت کشوری در حال جنگ، که هر روز شریان حیاتی اش یعنی پایانه های نفت خلیج فارس، زیر حملات هواپیماهای عراق بوده، کاری است که در آن مقطع فقط از او بر می آمد.آنانی که به او خرده میگیرند که موسوی بیست سال سکوت کرد، مثل همیشه به خاطر نمی آورند که او در مقاطع مهمی چون قضیه قتل های زنجیره ای ، رد صلاحیت های گسترده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم و همینطور توقیف فله ای مطبوعات،  اعتراض های تندی را به سیستم وارد کرد. نهایتا ایرادی که اخیرا از سوی برخی اصلاح طلبان همراه کروبی به او وارد می شود، استقبال ستاد انتخاباتی اش از فعالیت بسیج در انتخابات است. به گمان من  تصمیم موسوی و ستادش کاملا هوشمندانه است. از این واقعیت نباید گذشت که بسیج خواه ناخواه وارد بازی انتخابات خواهد شد، آنگونه که در انتخابات نهم به میدان آمد و تاثیر تعیین کننده ای بر نتیجه نهایی انتخابات داشت. کنترل و هدایت بسیج در حوزه اختیارات رهبر است و اوست که این نیرو را در مواقع مورد نیاز به میدان میفرستد. از این واقعیت نیز نباید گذشت که بخش عمده آرا در همه انتخاباتها توسط مردم مناطق محروم و قشر کم بضاعت و روستایی که در طول این ۳۰ سال همواره پای صندوقها حاضربوده اند و مثل من و شما بحثهای روشن فکرانه نمیکنند و دغدغه دموکراسی و آزادی بیان ندارند و غم نان دارند و به اندازه ۳۰ سال تحمیق شده اند به صندوقها ریخته میشود و نفوذ بسیج در میان این قشر و سازماندهی آرای آنها غیر قابل انکار است. بنابراین نفوذ در بدنه بسیج با جذب بسیجیان دوران جنگ که هنوز هم با خاطرات جنگ و مهندس موسوی زندگی میکنند بهترین و هوشمندانه ترین تصمیم در شرایط فعلی است.

447501_orig

مجموع این دلایل مرا به این جمع بندی رسانده که مهندس موسوی در مقطع زمانی کنونی، بهترین و شایسته ترین گزینه برای ریاست جمهوری است. اما به هر تقدیر امیدوارم یکی از اصلاح طلبان، چه موسوی و چه کروبی طومار چهار سال افتضاح احمدی نژاد را درهم پیچد تا کشور ما به جایگاه شایسته اش در جهان اندکی نزدیک شود. توجه به این نکته نیز شاید بد نباشد که جناب خامنه ای در طی چند روز اخیر،  بارها آدرس هایی به مردم برای شرکت در انتخابات داده که همگی به احمدی نژاد ختم میشود. در یک کلام این یعنی توهین به شعور مردم. پس لااقل برای اینکه به ولی امر مسلمین نشان دهیم که شعاع حوزه ولایتش حداکثر بیت معظم له می باشد و بس و نیاز به تعیین تکلیف ایشان برای مردم نیست بیاییم و به کسی به غیر از محبوب دل آقا رای دهیم.

دقت نظر و موشکافی مثال زدنی اش را ببینید که چگونه در پی یافتن دشمنان موذی و نفوذی و جدا سازی خودی از نخودی از میان کاندیداهای ریاست جمهوری است!

khamenei

مِی 2009
د س چ پ ج ش ی
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031