You are currently browsing the monthly archive for ژانویه 2020.

انتخابات دهم ریاست جمهوری، کشور را در شرایط منحصر به فردی قرار داده است. شکافهای موجود در ساختار قدرت که در طی حیات جمهوری اسلامی همواره انکار شده بودند، اینک بوضوح رخ نمایانده اند. صفوف موافقان و مخالفان رهبر، بطور کامل از هم جدا شده اند. در این شرایط، بسیاری، وقایع کشور را با جریانات سالهای آغازین انقلاب که در پی طرد مجاهدین و سایر گروه های دخیل در انقلاب ۵۷ شکل گرفت، مقایسه میکنند. جریانات اوائل انقلاب، اگرچه در آغاز تهدید جدی برای نظام نوپای تحت حاکمیت ولایت فقیه محسوب می شد، اما نمیتوان نقش سه عامل مهم را در موفقیت نظام در سرکوب آن حرکتها نادیده گرفت: نخست، رهبری کاریزماتیک آیت الله خمینی و نفوذ او در لایه های پایین دست اجتماعی، که هر سخنی را از او به مثابه سخنی الهی می پذیرفتند. دوم،  شرایط ویژه کشور در پی جنگ تحمیلی که زمینه مناسب را جهت سرکوب گسترده به بهانه تضعیف نهادهای داخلی در برابر دشمن خارجی ، فراهم آورده بود و سوم، عدم دسترسی گروه های مخالف به ابزار ارتباطی گسترده، به منظور ساماندهی و هدایت حرکت ها و فعالیت هایشان. نگاهی به حوادث اخیر و مقایسه آن با جریانات یاد شده در سالهای آغازین انقلاب ایران، گویای آنست که جنبشی که پس از انتخابات خرداد ماه ۸۸ در ایران پا به عرصه وجود نهاده، دست کم، پایانی مشابه وقایع گذشته نخواهد داشت، چرا که در زمان کنونی بستر لازم برای برخوردی مشابه آنچه در گذشته صورت داده، برای نظام  فراهم نیست. در کنار این موارد، شرایط بد اقتصادی کشور را نیز میتوان به بازدارنده ای مضاعف در برخورد گسترده با مخالفان ارزیابی کرد. در واقع اینک بر خلاف سالهای نخستین انقلاب که بازارهای کشور هنوز مملو از کالاهای ارزان خریداری شده توسط شاه بودند و اقتصاد هنوز تبعات جنگ و سو مدیریت حاکمان را بخود ندیده بود، ضعف مدیریت و حیف و میل درآمدهای افسانه ای نفتی در سالهای اخیر، کشور را تا لبه پرتگاه شورشهای اجتماعی پیش برده است.همه این موارد، به علاوه فشارهای خارجی، دست به دست هم داده اند تا حاکمیت، در برخورد با مخالفان و سرکوب و اعدام آنان، آنگونه که در طی تاریخ ۳۰ ساله خود در مواردی بدان دست زده است، دچار ناتوانی گردد.

در آنسوی میدان اما جنبش سبز در موقعیتی برتر قرار دارد. یکی از مزیت هایی که جنبش سبز از آن بهره می برد، مزیت زیستن در عصر ارتباطات  است. عصری که در آن تصاویر کشتار جوانان پیش از آنکه پیکرشان از زمین برداشته شود، در معرض دید جهانیان قرار میگیرد.  ابزارهای نوین ارتباطی، پیامک، تویتر، فیس بوک و شبکه های گسترده مجازی، فرصتی طلایی را در اختیار جنبش قرار داده است تا بتواند تا حد زیادی خلا رهبری را پر نماید. در واقع، برایند اندیشه های عناصر جنبش، که عمدتا از فرهیختگان جامعه اند، این جنبش را رهبری میکند و این چیزی است که این جنبش را به یکی از مدرنترین جنبشهای دموکراسی خواهی در دنیا بدل کرده است. استفاده از تاکتیک های مدرن در مبارزه بدون خشونت و امکان تغییر این تاکتیک ها در هر لحظه، از ویژگیهای دیگر جنبش است. این سخنی گزافه نیست که هوشمندی جنبش را باید مدیون بالاتر بودن متوسط ضریب هوشی جنبش سبز نسبت به ضریب هوشی طرف مقابل دانست، وقتی که به گفته نماینده ولی فقیه در دانشگاهها بیش از ۷۰ درصد دانشگاهیان در جبهه سبز قرار گرفته اند.

در مقابل، حاکمیت تنها راه برخورد را بهره گیری از احساسات مذهبی بخشهای سنتی جامعه که از امکان دسترسی به حقایق محروم گردیده اند، یافته است. تحریف وقایع عاشورای ۸۸ و تحریک احساسات دینی مردم، با نسبت دادن بی حرمتی به باورهای دینی مردم به معترضین، دلیلی روشن بر این مدعاست. به یقین جنبش سبز، هم از هوش و هم از نیرو و توان کافی در جهت خنثی کردن این تنها حربه نظام برخوردار است. تزریق اطلاعات درست به بدنه کم اطلاع تر جامعه که ۲۴ ساعته زیر بمباران تبلیغاتی نظام اند، موثرترین راه در این مسیر می باشد. حرکتی که اخیرا با تجمیع و تکثیر فیلم های ضبط شده در روز عاشورا از جنایات رخ داده در آن روز آغاز گردیده است، پادزهری است بر زهری که صدا و سیما و رسانه های جمعی نظام، با انتشار اخبار تحریف شده، بطور مدام بر پیکره جامعه تزریق میکنند. جنبش با شناسایی به موقع ترفندهای حریف و استفاده از خرد جمعی که از ویژگیهای جنبش است،  به آسانی قادر است موانع را از پیش پا بردارد و به لایه های اجتماعی که هنوز در جبهه مقابلند و یا هنوز به حرکت در نیامده اند دسترسی پیدا کند. این نفوذ مستلزم آگاهی بخشی و اطلاع رسانی است. در کنار آن، دوری از خشونت و حاکمیت منطق بجای احساسات، در حرکتها اجتماعی بویژه راهپیمایی ها و تحصن ها، به یقین نتایج بهتر و مفید تری را برای جنبش به ارمغان خواهد آورد. با بررسی ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ایرانیان، به این حقیقت میتوان رسید که مردم همواره حامیان آرامش و مظلومیت بوده اند. به عنوان نمونه میتوان به احترام و علاقه بیشتر شیعیان کشور نسبت به شهدای کربلا اشاره کرد که در حقیقت برآمده از مظلومیت شهدا و نحوه شهادت آنان و خشونتی است که جبهه یزید نسبت به امام حسین و یارانش به خرج داد. بنابراین رمز بقای جنبش سبز تبری جستن از خشونت است هرچند حاکمان همه ابزارها و ترفندهای خویش را در جهت تحریک جنبش به استفاده از خشونت بکار گیرد.

ژانویه 2020
د س چ پ ج ش ی
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031