You are currently browsing the monthly archive for جون 2010.

شماره ۱۶ خرداد روزنامه کیهان مصاحبه ای را با یکی از محافظان سابق پیشین خامنه ای به چاپ رسانده  که همه حرفش این بود: علی خامنه ای بهترین فرد ممکن برای رهبری بوده و هست،  چرا که او نزدیکترین فرد خارج از حلقه بستگان آیت الله خمینی به او بوده و آیت الله بارها و بارها سفارش رهبر شدن او را به افراد مختلف نموده بود. انتشار این مصاحبه در کیهان، ظاهرا به این دلیل که برخی از مطالب در آن تحریف شده بوده، به مذاق آقا! خوش نیامد و این عدم رضایت به رسانه ها درز کرد. حال پاسخ کیهان را بخوانید و به عمق پاچه خواری و چاپلوسی مگسان درگاه ولایت پی ببرید:

در صفحه 12 كيهان ديروز – 16/3/89- متن سخنراني يكي از افرادي كه خود را از محافظان پيشين رهبرمعظم انقلاب معرفي مي كرد با تيتر و عنوان «ناگفته هايي از رابطه امام و رهبري» به چاپ رسيده بود. به دنبال انتشار متن پياده شده اين سخنراني كه پيش از كيهان در برخي از خبرگزاري ها آمده و سي دي آن نيز توزيع شده بود، يكي از اعضاي بيت رهبرمعظم انقلاب در تماس با كيهان اعلام كرد آنچه در سخنان منسوب به يكي از محافظان معظم له آمده است، حاوي مطالب خلاف واقع و اغراق آميز فراواني درباره رهبرمعظم انقلاب است و ناخشنودي و گلايه شديد ايشان را در پي داشته است.

واكنش سريع و بلافاصله رهبرمعظم انقلاب نسبت به مطالبي كه آن را درباره خويش اغراق آميز توصيف فرموده اند، اگرچه از خوي پيامبرگونه و تواضع و فروتني بي نمونه ايشان خبر مي دهد، ولي اين توضيح را هم از سوي كيهان ضروري مي نمايد كه؛ متن سخنراني ياد شده قبل از چاپ در كيهان از سوي برخي خبرگزاري هاي رسمي منتشر شده و سي دي و نوار آن نيز در سطح گسترده اي توزيع گرديده بود بنابراين كيهان اگرچه بي دقتي و تساهل در كسب اطمينان از صحت مطالب مورد اشاره را نفي نكرده و به همين علت خود را درخور ملامت و توبيخ مي داند ولي انتشار گسترده سخنراني مزبور هم در پيدايش اطمينان مبني بر صحت آن بي تاثير نبوده است. ضمن آن كه بايد اعتراف كنيم در بازخواني متن سخنراني ياد شده- قبل از چاپ- نكته و گفته اي كه اغراق آميز باشد به ذهنمان خطور نكرد و هنوز هم نمي كند.
اميد آن كه مراد و مقتدايمان به خاطر اين «تقصير» يا «قصور»، عذرمان را بپذيرند و اگر بر ما خرده مي گيرند به قلب مبارك خويش نگيرند…

با وجود چاپلوسان و مدیحه سرایانی چون حسین شریعتمداری، جدا که حس » خود امام علی پنداری‎» و دنیای مدرن امروز را، ” شعب ابیطالب انگاری”  خامنه ای قابل درک  است!

چهاردهم خرداد ۱۳۸۹. آرامگاه آیت الله خمینی، ده ها هزار نفر را به خرج ملت از سراسر ایران گرد هم آورده اند تا به سخنان خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، گوش دهند. نزدیک به یک سال از انتخابات سرشار از سوال و تقلب ریاست جمهوری دهم، گذشته است. صدا و سیما در طول ماه های گذشته، مدام از آرام بودن کشور و سرکوب شدن ”فتنه”، با درایت ولی فقیه گفته است.  گویی، کشور، از ۲۲ بهمن ۸۸ به این سو، بحران ناشی از تقلب در انتخابات را پشت سر گذاشته است. اما سخنان علی خامنه ای، که بسیار عصبی و در برخی موارد فاقد نزاکت بود و از عدم تمرکز رهبر جمهوری اسلامی حکایت داشت، حکایت از هراسی داشت که به کابوسی برای  ولی فقیه تبدیل شده است. مقایسه رهبران جنبش سبز، موسوی و کروبی، با طلحه و زبیر، و باالتبع مقایسه خود، با امام علی و شبیه سازی حوادث این ایام، با قضایای زمان پیامبر اسلام، شاهدی بر دغدغه و ترسی جدی  است که  در یک سال گذشته، هر شب و روز، همدمش بوده است. این تشویش و دغدغه و نگرانی ناشی از ”فتنه”، چنان او را در برگرفته که پس از یک سال هنوز لحنش تفاوتی با لحن نماز جمعه معروف پس از انتخابات ،که مجوزی شد تا فردایش ، خون نداها را بر زمین بریزند، نداشت،  بلکه تند تر و عصبی تر هم شده بود. مروری بر سخنرانی هایی خامنه ای در یک سال گذشته، این حقیقت را آشکارتر میسازد که او عمیقا نگران است و تقریبا در همه سخنرانی هایش، این نگرانی و دغدغه موج می زند، هر چند با ژستی از موضع قدرت و اقتدار! اما کیست که نداند که اگر فتنه سرکوب و غائله عده ای به رهبری ”سران فتنه” و ”خواص بی بصیرت”، خاموش شده است ، چرا در تمامی سخنرانی های یک سال گذشته و بویژه سخنرانی امروز ۱۴ خرداد، ترجیع بند کلام ولی فقیه مقتدر، فتنه و تحرکات فتنه گران و اقتدار نظام در برخورد با آنان بوده است. آری! علی خامنه ای چه نفهمد و چه خود را به نفهمی بزند، مردم ایران بیدار شده اند و  جنبش حق طلبانه و آزادی خواه ایران، بسان آتشی زیر خاکستر است که مترصد وزیدن نسیمی است تا شعله ور گردد و دودمان  ستمگران متحجر حاکم بر کشور را به باد دهد.

تصویر زیر که ساعاتی پس از سخنان خارج از ادب، پرخاشجویانه و غیر متمرکز خامنه ای در مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی در خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفت را میتوان حامل پیامی دانست که کارکنان و عکاسان این خبرگزاری،  زیرکانه آنرا در سایت این خبرگزاری قرار دادند: خامنه ای هیچ غلطی نمیتواند بکند! این تصویر دقایقی بعد از بخش تصاویر این خبرگزاری برداشته شد!

اینجا ایران است، اینجا جایی است که حاکمانش داعیه مدیریت جهان را دارند. اینجا کشوری است که رهبرانش هر سال میلیاردها دلار از ثروت اش را  به سوی لبنان و فلسطین و ونزوئلا و بولیوی روانه میکنند تا همتایانشان خرج جاه طلبی هایشان کنند. تا چاوز ها و مورالس ها پروار شوند. همانها که هم از توبره میخورند و هم از آخور. اینجا ایران است کشوری که به گمان رهبران کم خردش قدرت جهانی است و آماده برای حل مشکلات  جهان! رهبرانی که  نگران ستمی اند که بر کودکان فلسطین میرود اما اینگونه بر کودکان وطن  ستم ها روا میدارند. کشوری که رهبرانش از دویدن مردم در پی خودروهایشان به وجد می آیند و از تحقیرشان لذت میبرند. آری  اینجا ایران است،  روستای سرزه پشت بند شمیل بندرعباس . و این تصاویر ساختمان مدرسه ابتدایی هدایت است.

زکریا: اکنون برای بخش «در دنیا چه خبر؟» به این عکس نگاه کنید. شما احتمالا مردی را که در سمت راست تصویر است، میشناسید! درست است، رئیس جمهور ایران،  محمود احمدی نژاد. این عکسی است که مسوولان ایرانی مایل نیستند کسی آنرا ببیند و حدود ۱۸۰ روز زندان برای یک گزارشگر هزینه داشته است  بسیاری از شما ماجرای دوست و همکارم مازیار بهاری، نماینده نیوز ویک در تهران را به خاطر می آورید. او در جریان سرکوبهای پس از انتخابات ایران، دستگیر و سپس زندانی گردید، به دادگاه های نمایشی برده شد، و پس از ۱۱۸ روز زندان، با قرار وثیقه آزاد و نهایتا به او اجازه خروج از کشور داده شد.

و اخیرا ، البته به طور غیابی ، محکوم به ۱۳ سال و ۶ ماه زندان به علاوه ۷۴ ضربه شلاق شد. بله ۷۴ ضربه شلاق!  آنان  برای گزارش درگیری میان نیروهای شبه نظامی بسیج و معترضان در آنجا بودند. من مانده بودم که این ۶ ماه زندان برای چه است؟! چرا ۱۳ سال نه؟! یا شاید هم ۱۴ سال؟ خوب، معلوم شد که آن ۶ ماه برای این عکس بوده است. یکی از دوستان مازیار،  این عکس را بر روی صفحه فیس بوک او پست کرده بود. مسولین ایرانی میگویند مازیار به رهبر عزیزشان توهین کرده،  چرا که  با این عکس میخواسته بگوید که او همجنسگرا ست. مازیار میگوید که تلاشش برای توضیح اینکه او این تصویر را پست نکرده بود، به خرج مسولین ایرانی نرفت.

این ممکن است که خنده دار به نظر برسد،  اما تعداد بیشماری از ایرانیان بی گناه  که در جریان اعتراضات پس از انتخابات دستگیر شده اند، برای مثلا جرمهایی  مانند این،  پشت میله های زندانند. بر اساس گزارش گروه های حقوق بشر، ۲۷ فعال سیاسی در ایران در انتظار مرگ هستند.دو هفته دیگر، نخستین سالگرد انتخابات بحث بر انگیز ایران است و ظاهرا برای جلوگیری از اعتراضات، ۱۱ نفر فقط در یک هفته،  در آغاز این ماه به دار آویخته شدند. گاهی وقتها، رژیم ایران عجیب یا خنده دار به نظر می آید. اما، ستم این رژیم در خصوص حقوق اولیه هزاران ایرانی ادامه دارد و این قطعا هیچ جای خنده ندارد!

جون 2010
د س چ پ ج ش ی
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
282930