You are currently browsing the monthly archive for فوریه 2010.

علی  خامنه ای روز پنجشنبه  در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، نظام حکومتی ایران را به «کشتی نجات» تشبیه کرد و گفت: «افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند، عملا خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند، که از دست داده اند».

باید به رهبر جمهوری اسلامی یاد آوری کرد که این کشتی که شما ناخدا یش هستید دیر یا زود در طوفان خشم ملت غرق خواهد شد. این کشتی،  کشتی دزدانی است که ره بر کشتی آزادیخواهی ملتی بریده اند و رایشان را در روز روشن دزدیده اند. خوشا به سعادت آنانی که از کشتی شما پیاده شدند و بر کشتی آزاد مردان و آزاد زنان ایران نشستند. جناب ولی امر، حضور در کشتی بد فرجام شما صلاحیت نمیخواهد،  چرا که سر نشینان آن کسانی اند که علاوه بر آنکه آراء ملتی را به سرقت برده اند. دستانشان به خون جوانان کشوری آلوده است. کشتی شما هیچگاه به ساحل نخواهد رسید شک نکنید.

کمی بیش از دو سال پیش، جمهوری اسلامی میزبان نشست کشورهای حاشیه دریای خزر در تهران بود. مهمترین میهمان این اجلاس کسی نبود جز رئیس جمهور مقتدر وقت روسیه، ولادیمیر پوتین. جمهوری اسلامی  از حضور پوتین در تهران به وجد آمده بود و چنان دلخوش به پشتیبانی و مظاهرت روسیه در پرونده هسته ای بود که هیچ وقعی به تهدیدهای بین المللی و قطعنامه های پی در پی شورای امنیت نمی گذاشت. طبق معمول و بر اساس عادت مالوف دولت مردان جمهوری اسلامی، رئیس جمهور میهمان را به خدمت رهبر شرفیاب نمودند و پاچه خواران درگاه، از حواشی این ملاقات،  داستان ها و افسانه ها ساخته و پرداخته نمودند. گفتند که پوتین پس از ملاقات با ولی فقیه، دچار انقلاب روحی گردید و در برابر عظمت ولی امر خود خوانده مسلمین جهان، خود را هیچ دید. آنگونه که نزدیکان رهبر روایت کرده اند، ظاهرا پس از آن دیدار، پوتین به چنان معنویتی نایل گردید که رهبر جمهوری اسلامی را عیسی انگاشت و چهره اش را همچو مسیح، نورانی یافت.

اینک دوسال از آن تاریخ گذشته است و تغییرات بسیاری در جهان رخ داده و در شرف وقوع است. در امریکا پس از مدتها، فردی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده که بر خلاف اسلاف خویش، از ضریب هوشی بالایی برخوردار است.  او توانسته است با لحنی منطقی و  کلام و نیز سیاست خارجی معقول،  دشمنان دیرینه کشورش را به دوست بدل کند و یا دست کم، بهانه ای را برای ادامه دشمنی باقی نگذارد.او گام اول را در جهت اعتماد سازی با روسیه، با لغو طرح سپر موشکی در اروپا، برداشت. در مجامع جهانی این حرکت اوباما،  امتیاز بزرگی از سوی امریکا به روسیه، محسوب گردید.

در سوی دیگر، در ایران ، انتخابات ریاست جمهوری دهم، آنگونه که همگان می دانند، برگزار گردید و جنبش سبز پا به عرصه وجود نهاد. آنچه که در ایران بوقوع پیوست و شعارهای مردم خشمگین که در پاسخ به شعار سنتی سی ساله نظام یعنی مرگ بر امریکا، شعار مرگ بر روسیه را سر می دادند، روسها را در برابر این واقعیت قرار داد که منافع دراز مدت خویش را با حمایت از دولتی که به شدت پایگاه مردمی اش را از دست داده است، به خطر نیندازد.

اینگونه بود که پوتین به مسیح پشت کرد و با چرخشی خیره کننده، صف خود را از ایران و چین جدا نمود و در موضوع فعالیت های هسته ای ایران، در جبهه مقابل و در کنار قدرتهای دیگر دنیا قرار گرفت. دور نیست روزی که تنها دوست و متحد جمهوری اسلامی از میان اعضای شورای امنیت، یعنی چین ، که از قضا میانه ای هم با مسیح و مسیحیت ندارد، نیز از  دوست خویش روی برگرداند و به صف مقابل بپیوندد.

دولتمردان جمهوری اسلامی بعد از سی سال هنوز از درک این واقعیت عاجزند که در عالم سیاست، روابط بر اساس منطق سود و زیان و منافع و مضرات شکل می گیرد، نه بر اساس عشق و مرام. گویی روحانیون حاکم بر ایران فراموش کرده اند که روسیه، آنگونه که تاریخ معاصر ایران بیاد می آورد، هیچ گاه دوست و همسایه قابل اعتمادی نبوده است. در واقع هیچ کشوری به اندازه روسیه، به ایران و تمامیت ارضی آن آسیب نرسانده است.

جنبش سبز اگر تنها و تنها یک درس از ۲۲ بهمن ۸۸ گرفته باشد، آن درس این است که به چالش کشیدن نظامی که میلیاردها دلار صرف تجهیز نرم افزاری و سخت افزاری  زیرساخت های نظامی و امنیتی  و ایجاد شبکه های به هم تنیده امنیتی و اطلاعاتی در قشرهای مختلف جامعه می نماید، آسان نخواهد بود. جنبش سبز از ضریب هوشی بالایی برخوردار است ،چرا که عمدتا از میان نخبگان و دانش آموختگان جامعه یارگیری کرده است و این مزیتی است که می تواند با دلارهای نفتی و سلاح های نظام برابری کند و آنانرا بی اثر سازد. ساده انگاری است که گمان کنیم نظام و دولت ، فاقد هر گونه پشتیبانی مردمی است و غفلت است که موج تبلیغات سنگین شبانه روزی نظام را بر مردم عادی شهر ها و روستاها، بی تاثیر بدانیم. نگریستن به فضای سیاسی کشور از دریچه اینترنت، درک درستی از واقعیت هایی که در کشور جاری است، بدست نمی دهد، چرا که فضای وب در اختیار همفکران ماست و این تلقی را ایجاد میکند که مردم کوچه و بازار نیز همانند ما می اندیشند.

اینک بجای نشستن و حمله به همفکران و کوبیدن بر طبل اختلاف، بایستی به بیانیه های مهندس موسوی بازگشت و به آنها پایبند بود. با بازخوانی بیانیه ها می توان دریافت که شاه بیت آنان، تقویت جنبش از طریق شبکه های اجتماعی است، چیزی که شاید کمتر بدان توجه شده باشد. شبکه های اجتماعی با توجه به ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران بهترین راه برای گسترش جنبش سبز و خنثی نمودن تبلیغات حکومتی است. سبزها می توانند از فرصت های پیش رو ،که مهمترین آن تعطیلات نوروز می باشد بهره جویند و در دید و بازدیدهای نوروزی، تلاش کنند تا به دیگران آگاهی بخشند. پرهیز از از افراط و شتابزدگی از دیگر اصولی است که باید بدان توجه و باور داشت و مطمئن باشیم که اگر هوشمندانه عمل کنیم پیروزی دور از دسترس نخواهد بود.

» فتنه مهار شده است … با تدبیر رهبری کشور از طوفان فتنه ها به سلامت عبور کرده است… و… و… و …»
آیا به راستی اینگونه است؟ حاکمان شبه نظامی جمهوری اسلامی گمان کرده اند که مسائل اقتصادی و اجتماعی را نیز میتوان با تدابیر پلیسی وامنیتی به سامان رساند. از همین روست که سرداران فرمانبر را بر مصدر وزارت خانه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نشانده اند و هرروز با واگذاری کارخانجات و شرکتهای سود ده به سپاه آنرا فربه تر میکنند.
به اعتقاد بسیاری، این باور که معترضان،  در پی اجتماعات دولتی، شوهای تلویزیونی به نام مناظره و اعترافات تحت شکنجه، قانع شده اند و به خانه هاشان رفته اند، آنگونه که وزیر خارجه مدعی است ، تنها پاک کردن صورت مساله و فرو کردن سر درون برف است. بحرانی که در نتیجه سی سال عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف، در خرداد گذشته فرصت عرض اندام یافت، از بین نرفته است بلکه، منتظر خواهد ماند تا دوباره امکان سر بر آوردن بیابد.در تائید این مدعا میتوان به نا آرامی هایی که هر روز به بهانه ای در گوشه ای از کشور رخ میدهد، اشاره کرد. شورش لارستان، یکی از این نمونه هاست. اگر حاکمیت از اندکی تدبیر برخوردار می بود،  سعی در حل ریشه ای اعتراضاتی میکرد که در پی انتخابات بحت بر انگیز اخیر انجام شد، چرا که با آرام گشتن این اعتراضات در ظاهر، و بدون تلاش برای رفع و رجوع واقعی آن،  جمهوری اسلامی باید انتظار بحرانهای به مراتب جدی تر را در آینده داشته باشد. بحرانی که شاید آخرین بحران نظام تحت حاکمیت ولایت فقیه باشد.

مصاحبه ای فوق العاده، صریح، باز و حتی گاهی توام با خشم، با وزیر خارجه ایران، منوچهر متکی. شاید غیر عادی ترین بخش آن، این باشد که بیشتر این مصاحبه به زبان انگلیسی بوده است. در حالیکه بسیاری از مقامات عالی ایران قادرند به انگلیسی صحبت  کنند، اما معمولا مصاحبه هایشان را به انگلیسی انجام نمی دهند. این چیزی است که به غرور ملی بر میگردد، شاید نوعی تمرد از تعظیم در برابر هنجارهای غربی.

زکریا: و اینک ما دیدگاهی نادر را از ایران دریافت میکنیم — پاسخهایی که بسیاری از قدرت های غربی مخالف آنند– از وزیر امور خارجه ایران منوچهر متکی.

زکریا: آقای وزیر خارجه، مایه خرسندی است که شما را در این برنامه داشته باشیم.
منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران: ممنون.

زکریا: شما می دانید که میلیونها ایرانی باور ندارند که انتخابات عادلانه بوده و این مردم به خیابانها آمدند و اعتراض کردند. این نظر من نیست. این نظر ایرانیان وطن پرستی است که احساس کردند که انتخابات یک فریب بود.
متکی: ممکن است به انگلیسی ادامه بدهیم؟

زکریا: بله، حتما

متکی: وقتی نتایج انتخابات اعلام شد، بسیاری از مردم،  تقریبا همه مردمی که به نتایج انتخابات معترض بودند، به خانه هایشان رفتند و برخی از آنها به خشونت ادامه دادند.

زکریا: بله، مردم به خانه هایشان رفتند…

متکی: زیرا ….

زکریا: …زیرا بسیج به سویشان آتش گشود.

متکی: نه، نه. مردم  نتایج را پذیرفتند، زیرا آنها دیدند که در محاسباتشان اشتباه داشتند.
زکریا: اما اینطور نیست، شما میدانید که دیدگاه مطبوعات غربی اینست که تقلب در انتخابات وجود داشته است. این دیدگاه رئیس جمهور سابق، محمد خاتمی است. این دیدگاه نخست وزیر [رئیس جمهور] سابق، رفسنجانی است که رئیس شورای نگهبان [مجلس خبرگان]  است. این دیدگاه بسیاری از کسانی است که زمانی از اعضای شاخص دولت ایران، و بنیان گذاران انقلاب بودند.

متکی: شما نمی توانید مقامات عالی رتبه یا سرشناس جامعه را از مردم جدا کنید. شما بایستی همه را در نظر بگیرید. منظور من اینست که شما باید با همه، با مردم و سیاستمداران، بر اساس قواعد و قوانین رفتار کنید.

ما انتخابات دور دوم آقای بوش را در امریکا داشتیم. اعتراضاتی به نتایج انتخابات شد. آنها چطور حل و فصل شدند؟ ریاست سیستم قضایی که توسط آقای بوش منصوب شده بود، بر نتایج انتخابات قضاوت کرد.

اما اینجا [در ایران]، رفتند و آرا را مجددا شمارش نمودند،  حد اقل ۱۰ درصد آرا را،  و بر اساس رهنمودهای رهبر، این امکان وجود داشت که اگر نیاز بود همه آرا بازشماری شود. همه چیز روشن و شفاف بود.

زکریا: اما روشی که شما در برخورد با این اعتراضات در پیش گرفتید، این بود که آنرا به شدت سرکوب کردید. منظور من اینست که فقط همین هفته دادگاه شما– می خوانم — دادگاه انقلاب، ۱۱ نفر را به اعدام محکوم کرد– به اعدام– برای اعتراض به انتخابات و تنها چند دموکراسی را در دنیا پیدا میکنید که مثل شما برخورد می کنند.برخورد با  یک اعتراض صلح آمیز، با محکوم کردن معترضین به اعدام .

متکی: من به شما توصیه میکنم که جرمی را که آنان مرتکب شده بودند، بخوانید و همینطور اینکه، نتایج مرحله اول دادگاه در صورت تمایل متهمین، در مرحله دوم،  قابل تجدید نظر می باشد. مردمی که اعتراض کردند و به نتایج معترض بودند، بایستی پاسخشان را دریافت کنند و پاسخ بایستی بر اساس قواعد و قوانین و از طریق قانون باشد و این پاسخ داده شد. برای مثال ۹۰ تا ۹۵ درصد شاید در دلشان از نتایج راضی نبودند. اما بر اساس قوانین آنها پاسخشان را دریافت کردند.

زکریا: اما…

متکی: چه کسی در خیابان ماند؟ خشونت طلبان.

آیا در هیچ کشوری، در امریکا آیا در برابر کسانی که به خیابانها می آیند، آتش میزنند، می کشند و شلیک میکنند توسط اسلحه و چیزهای دیگر، انعطاف نشان میدهند؟

زکریا: هیچ گزارشی وجود ندارد…

…. و مشکل ایجاد میکنند…

زکریا: هیچ گزارشی وجود ندارد که معترضین اقدام به شلیک و آتش زدن کردند. گزارشهایی وجود دارد که بسیج و سپاه پاسداران اقدام به اینکارها میکردند. و نه در امریکا و نه در هیچ دموکراسی غربی مردم به اعدام محکوم میشوند..

متکی: شما قبول ندارید که خشونت وجود داشته؟

زکریا: خشونت وجود داشته…

متکی: اما بله…

زکریا: … اما خشونت از سوی بسیج علیه معترضان… پس بگذارید این را بپرسم.

متکی: منظورتان اینست که بسیج آتش میزده…

زکریا: علیه مردم بی گناه.

متکی:… بانکها را، مساجد را و ساختمانها را و هر چیزی را در خیابانها تخریب میکرد؟ بسیج این کارها را انجام میداده؟ یعنی مردم عادی اینکار را میکردند؟

زکریا: اجازه بدهید این سوال را بپرسم. حد اقل شما آقای وزیر خارجه، با این موافقید که شما اینک در جامعه ای هستید که شقه شقه شده است. شما هستید- با اجازه خودتان، اعضای خبرگان، اعضای کلیدی نظام.

متکی: ما شقه شقه نیستیم.

زکریا: مردم هستند– شما شقه شقه شدید. شما..

متکی: نه

زکریا: شما یک انقلاب سبز دارید…

متکی: نه

زکریا: … در کشورتان.

متکی: نه. شما می توانستید ۲۱ روز قبل را ببینید– ما آنرا نهم ماه دی می نامیم– زمانیکه مردم به خیابان آمدند تا اعتراضشان را به آنانیکه خشونت به خرج دادند نشان دهند (غیر قابل مفهوم) در تهران. اگر شما می توانستید جمعیت را بشمارید– من در آن روز در میان مردم در خیابان بودم — تهران در ۳۰ سال گذشته، چنین جمعیتی را که به خیابان آمدند، به خود ندیده است.

زکریا: اما این همه ماجراست…

متکی: نه تنها در تهران، در همه شهرهای ایران. در همان شب، من مصاحبه داشتم. من گفتم که تقسیم بندی انجام شد. در یک سو ۴۵ میلیون جمعیت هستند که یک صدا دارند و در سوی دیگر، چند هزار نفر از مردم که به خیابانهای تهران آمدند. و از خارج کشور که این وضعیت را رصد میکنند، می توانند تصمیم بگیرند.
زکریا: ببینید. اگر شما ترسی نداشتید آقای وزیر خارجه، چرا فضا را باز نمی کنید؟ شما صدها تن از مردم را زندانی کردید. شما همکار مرا از نیوزویک زندانی کردید– به خاطر اتهامات کاملا بی اساس. این نحوه عملکرد، عملکرد یک کشور پلیسی است.

متکی: همه افراد …

زکریا: … نه یک کشور دموکراتیک.

متکی: همه افراد در برابر قانون یکسانند.

زکریا: بله اما این بدین معنی نیست که مردم بی گناه را می توان به صورت فله ای به زندان افکند.

متکی: اگر همه بی گناه هستند، قطعا آنگونه که که دادگاه نشان داده است…

زکریا: هیچ روند دادگاهی وجود نداشت. هیچ اتهامی وجود نداشت.

متکی: … آنها می توانند انجام دهند. نه آنها…

زکریا: سپاه پاسداران او را بازداشت کرد.

متکی: آنها بایستی آزاد شوند.

زکریا: او حتی توسط وزارت کشور بازداشت نشد.

متکی: قطعا…

زکریا: …. سپاه پاسداران مسئول باز داشت او بود. در کشور شما اتفاقاتی صورت می گیرد که مسؤول آن سپاه پاسداران است.

متکی: در روز اول…

زکریا:… عملکردی که توسط حکومت روحانیون مسن صورت میگیرد.

متکی: در روز اول …

زکریا: و شما این را می دانید.

متکی:… در اجلاس تغییرات آب و هوایی کپنهاگ ۱۰۰۰ نفر بازداشت شدند.

زکریا: بازداشت شدند، به مرگ که محکوم نشدند.

متکی: باشد. بازداشت شدند برای اندکی خشونت. اما اگر آنها می خواستند که یک عده را بکشند یا همه جا را بسوزانند و به خیلی چیزها خسارت بزنند، قطعا برخورد، خیلی قوی تر می بود. چه چیزی در خیابانهای پاریس یا برخی جاهای دیگر می توانستید ببینید؟ — دموکراسی در برخی جاها خوب است و در بعضی جاها بد؟ اگر ما به دموکراسی پایبندیم بایستی به دموکراسی در همه جا پایبند باشیم و  نبایستی قضاوتی مبتنی بر استاندارد دوگانه داشته باشیم.

زکریا: و ما بازخواهیم گشت با منوچهر متکی وزیر خارجه ایران.

زکریا: رئیس جمهور اوباما در سخنرانی اخیر خود گفتند که ایران یا بایستی فعالیت های اتمی اش را متوقف کند، یا با تحریم مواجه خواهد شد. پاسخ شما به رئیس جمهور اوباما چیست؟

متکی (صدای مترجم): ما در کشور فعالیت های اتمی روشنی داریم. البته او این حق را دارد که به تلاشهایش ادامه دهد تا برنامه اتمی ما را بفهمد. و برای این اطلاعات ما میگوییم که ایران هرکاری که میکند، بر اساس قانون است و این حق ماست و ما به فعالیتهای صلح آمیز هسته ای مان، در چارچوب قوانین بین المللی ادامه خواهیم داد. بنابراین برای فعالیت های قانونی مان و برای فعالیت های قانونی همه کشورها، هیچ کس این حق را ندارد که آنها را تهدید کند.

زکریا: اما شما می گویید هرکاری که می کنید قانونی و شفاف است. اما شما مجبور شدید تاسیسات قم را افشا کنید، چون در شرف افشا شدن بود. قطعا این از آن دست کارهایی است که جامعه بین المللی را مشکوک می کند به اینکه ایران در واقع، به نامه ها و موافقت نامه هایش با آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند نیست.

متکی (صدای مترجم): در پیتسبورگ آنان اعلام کردند که ایران به IAEA فعالیت هایش در فردو را اعلام نکرده است. اما ما قبلا آنرا به موقع به اطلاع رسانده بودیم. بنابراین ما به تعهداتمان عمل کرده ایم.

زکریا: شما با من در حال بازی هستید، آقای وزیر خارجه. شما آنرا چند روز زودتر اعلام کردید تا پیشدستی کرده باشید.

متکی (صدای مترجم): بر اساس چارچوب قانونی، ما بایستی این کار را ۱۸ ماه قبل از تزریق اورانیوم انجام میدادیم و ما اینکار را انجام دادیم.

زکریا: باشد. بگذارید از شما بپرسم که موضع ایران اکنون چیست. زیرا زمانی بنظر می رسید که ایران می خواسته به یک نوعی از توافق از طریق IAEA با جامعه بین المللی دست یابد و سپس زمانی یک حس مبارزه طلبی وجود داشته است. شاید شش ماه پیش، این احساس  در بسیاری  وجود داشت که ایران در حال ارائه پیشنهادی جدی برای مذاکره است. اما بعد، آن پیشنهاد پس گرفته شد. چرا عدم شفافیت وجود دارد؟ آیا به دنبال راه حلی برای حل و فصل مسائل برنامه اتمی، با جامعه بین المللی هستید، به گونه ای که آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند که شما پایبند به توافقاتتان هستید؟

متکی (صدای مترجم): ما به تماسهایمان، تماسهای قانونی مان با IAEA ادامه میدهیم و به فعالیتهایمان تحت بازرسی آژانس، ادامه می دهیم و همزمان به فعالیتهایمان، بر طبق قانون ادامه می دهیم. و من فکر میکنم که شما در جریان آخرین تحولات در این رابطه هستید. برای سال آینده، ما نیاز به اورانیوم با درجه خلوص بالا داریم ، برای ایزوتوپ های پزشکی در راکتور تهران، و ما قبلا در مورد نیازهایمان به آژانس اطلاع داده ایم و این کشورهایی که سوخت آماده دارند، بایستی بر اساس قوانین، نیازهایمان را تامین کنند. راکتور تهران، پیش از انقلاب توسط امریکاییها احداث گردید و امریکاییها، پیش از انقلاب سوخت آنرا تامین می کردند. اما پس از انقلاب ما سعی کردیم نیازهایمان را از منابع دیگر تامین کنیم و پیشنهادی برای تبادل اورانیوم وجود دارد. ما در اصل آنرا پذیرفتیم، به این ترتیب که اورانیوم ۳/۵ درصد را بدهیم و اورانیوم ۲۰ درصد، بر طبق نیازهایمان به ما تحویل شود. این پیشنهاد روی میز است و آن می تواند در چارچوب توافقمان نهایی و اجرا شود.  ما فکر میکنیم که اگر ما بخواهیم آنرا اجرا کنیم، یا اگر شما بخواهید فرمولی را پیاده کنید، آن مورد علاقه همه طرفها خواهد بود و از سوی دیگر آن می تواند برای ما اعتماد ایجاد کند.

زکریا: بنابراین آنچه شما انجام میدهید، با توجه به پیشینه، اینست که به جامعه بین المللی این اطمینان را بدهید که ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست؟

متکی (صدای مترجم): فعالیت های هسته ای ما شفاف اند و در سالهای قبل، در طی سالیان گذشته، آژانس سایتهای ما را بازرسی کرده است و آنها شاهد بوده اند که ایران هیچ انحرافی نداشته است. آنها می توانند به بازرسی هایشان ادامه دهند. این ماهیت اصلی برنامه هسته ای ما در ایران است. هیچ کس نباید از ما بخواهد تا از حق مردم ایران بگذریم. مانند بسیاری از اعضا قرارداد منع گسترش سلاح اتمی (NPT) و عضوی که ۴۰ سال در IAEA عضویت داشته، دارای این حق است که از حقوقش بهره بگیرد.

زکریا: آیا شما هنوز باور دارید که دولت اوباما در پی توافقی با ایران برای حل و فصل مسئله اتمی است؟

متکی (صدای مترجم): این به نفع همه طرفهاست که از قواعد و قوانین پذیرفته شده بین المللی پیروی کنند. بنابراین ما فکر میکنیم که رئیس جمهور اوباما در پی عمل به وعده هایش است. او بایستی اصولی را بپذیرد و بدانها توجه کند و سپس به مرحله عمل بایستی وارد شود و با این رویکرد ما می توانیم امیدوار باشیم و ما امیدواریم که شرایطی ایجاد شود که ما به او کمک کنیم.

زکریا: منظورتان چیست؟ چه شرایطی؟

متکی (صدای مترجم): بایستی اراده سیاسی وجود داشته باشد تا آنچه را که او می گوید تحقق یابد.

زکریا: آقای وزیر خارجه،  گفتگوی بسیار خوبی بود. خوشحال شدیم که با شما بودیم.

متکی: ممنونم

فوریه 2010
د س چ پ ج ش ی
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728